آرشیو آذر ماه 1399

تازه ترين مقالات در حوزه روانشناسي

شنبه ۲۹ اردیبهشت ۰۳

چند راه آسان براي انگيزه داشتن در هنگام سخت كار كردن

برخي از روانشناسان راه حل‌هاي خوبي براي انگيزه پيدا كردن در انجام دادن كار‌ها ارائه كرده‌اند كه مي‌توانند اشتياق كامل نسبت به كارهايتان به شما القا مي‌كند. در ادامه هفت مورد از اين ترفند‌ها را مي‌خوانيم تا بتوانيم به انگيزه برسيم.

به كار خود به عنوان كار سخت فكر نكنيد

به اين فكر كنيد كه اگر پروژه‌اي كه با آن روبه‌رو هستيد به عنوان كاري سخت تلقي نكنيد، بلكه به عنوان بخشي از معمايي به آن نگاه كنيد كه به شما در ادامه مسير شغليتان كمك مي‌كند، آن وقت شايد تأمين انرژي مورد نياز براي انجام كار آسان‌تر باشد.

براي خود اهداف كوچك تعيين كنيد

وقتي نمي‌دانيد از كجا شروع كنيد، انجام يك پروژه بزرگ دلهره‌آور خواهد بود، اما اگر حتي نمي‌دانيد از كجا كار را آغاز كنيد، چگونه مي‌خواهيد آن را به پايان برسانيد؟

بايد به اين نكته توجه كنيد كه به جاي تمركز روي يك هدف بزرگ و ترسناك، هر بار بايد يك چيز را در نظر بگيريد و هدف بزرگ را به ايده‌هايي كوچك تبديل كنيد كه مي‌توانيد آن‌ها را مرحله به مرحله هضم كنيد.

مطالعه روزانه داشته باشيد

اگرچه اختصاص زمان به مطالعه در صورتي كه انگيزه شما براي انجام دادن كار سخت از بين رفته، نمي‌تواند محصول خاصي داشته باشد، اما گاهي اوقات انجام يك كار ظاهراً غير مرتبط براي پرداختن به وظيفه پيش رو ضروري است. ايجاد عادت روزانه مطالعه يكي از مواردي است كه احتمالاً تأثير طولاني مدتي در روند انديشه شما خواهد گذاشت و در نهايت، شما را در همه زمينه‌هاي زندگي تحريك خواهد كرد.

به چيز‌هاي بي‌اهميت فكر نكنيد

با دقت و تمركز به فهرست كار‌هاي خود نگاه كنيد و هرآنچه را كه واقعاً انجام دادن آن غير ضروري است و باعث كاهش انگيزه شما مي‌شود، اصلاح كنيد. هميشه تمام كردن كار‌هايي كه آغاز كرده‌ايد كه اگر حتي دليل اصلي شروع به كار را هم به خاطر نمي‌آوريد، اجباري نيست.

يك زمان خروج در نظر بگيريد

هميشه انرژي داشتن و هميشه كار‌ها را به موقع انجام دادن هم غير واقعي است چراكه هر كسي بايد در نقطه‌اي به خود وقت استراحت دهد و اگر فكر مي‌كنيد كه جايي نياز داريد تا از كار دست بكشيد، اين كار را انجام دهيد. اين كار به احتمال زياد به شما كمك مي‌كند در ساعاتي كه براي كار اختصاص مي‌دهيد سخت‌تر و دقيق‌تر عمل كنيد.

فقط كارتان را انجام دهيد

به جاي اينكه منتظر انگيزه بمانيد و خودتان را به سمت انگيزه حركت دهيد، به اين فكر كنيد كه اگر فقط جلو برويد و كار‌هايي را كه مي‌دانيد بايد انجام دهيد، چه مي‌كرديد؟ خودتان را در كارتان غرق كنيد و مطمئن شويد كه تمركز مورد نياز خود را در اين كار قرار مي‌دهيد.

پيروزي‌هايتان را جشن بگيريد

اگر دائماً به فكر اهداف و پيروزي‌هاي بلندمدت هستيد، اهميت پيروزي‌هاي كوچك مسير زندگي خود را فراموش خواهيد كرد و اگر پاداشي براي كار‌هاي خود در نظر نگيريد، رفته رفته داشتن انگيزه در انجام كارهايتان مي‌تواند چالش برانگيز باشد. براي خودتان هدف‌هاي كوچك در نظر بگيريد و تأثير پيشرفت‌هاي كوچك در احساس شادي را دست كم نگيريد.

 

چگونه خود را آرام كنيم؟

دكتر امليا علاييني، به تجربه كردن دو نوع هيجان مثبت و منفي اشاره و مطرح كرد: ما به صورت غريزي سعي داريم از هيجانات منفي مانند استرس، اضطراب، خشم و غم در كوتاه‌ترين زمان ممكن خلاص شويم، غافل از اينكه تمام هيجانات منفي كه در وجود ما قرار گرفتند، نقش حياتي دارند و به علت همين كاربرد، از فرآيند تكامل حذف نشدند.

وي وجود كمي استرس را علتي بر پايبند بودن به اجراي پروتكل‌هاي بهداشتي و لزوم در خانه ماندن، دانست و گفت: اگر ترس وجود نداشت ما بدون هيچ ملاحظه‌اي به هر جسم يا موقعيت خطرناكي كه ممكن است حيات ما را به خطر اندازد، به راحتي نزديك مي‌شديم.

استرس طولاني مدت موجب از بين رفتن انرژي و منابع بدن مي‌شود

وي به بالا رفتن استرس در دوران شيوع بيماري كرونا و نيز تجربه كردن حمله‌هاي وحشت زدگي (Panic) و يا وسواس فكري و رفتاري در بسياري از افراد اشاره و اظهار كرد: وحشت زدگي، وسواس و افسردگي حتي در افرادي كه قبلا دچار اختلال آشكار روان شناختي نبوده اند، در اين دوران ديده مي‌شود، از طرفي حضور هيجاناتي مانند استرس در بدن به صورت طولاني مدت خود سبب از بين رفتن انرژي و منابع بدن شده و در نهايت بدن را دچار فرسايش خواهد كرد.

تنفس شكمي يكي از راهكار‌هاي كنترل استرس

اين روانشناس با بيان اينكه در شرايط استرس زا بدن ما دچار تنگي نفس شده و نفسمان به شماره مي‌افتد، تصريح كرد: با يك تكنيك به ظاهر ساده يعني تنفس عميق و صحيح كه در روانشناسي به آن تنفس شكمي يا ديافراگمي گفته مي‌شود، مي‌توانيم استرس را كنترل كنيم.

وي يادگيري تكنيك‌هاي مختلف آرام‌سازي با مراجعه به روانشناس متخصص در حوزه استرس و اختلالات اضطرابي را يكي ديگر از روش‌هاي كنترل استرس برشمرد و افزود: سعي كنيم به جاي اجتناب و سركوب هيجاني مانند استرس، نسبت به وجود آن آگاه باشيم چراكه فقدان آگاهي هوشيار هيجاني مي‌تواند به تنظيم مؤثر آن آسيب بزند و سبب ماندگاري بيشتر هيجان منفي شود.

علاييني خاطرنشان كرد: گام بعدي شناسايي و برچسب زدن به هيجان منفي است كه تجربه مي‌كنيم، يعني ابتدا من بايد وجود استرس در خود را بپذيرم و پس از آن علت استرس به وجود آمده، خطر و مزاياي آن را شناسايي كنم؛ به عنوان مثال اگر شما هفته آينده درسي را امتحان داشته باشيد كه در طول ترم مطالعه نكرديد، اضطراب ناشي از اين امتحان در واقع هشداري در جهت ايجاد آمادگي براي اين امتحان است. پس شما مي‌توانيد با استفاده از اين احساس منفي براي امتحان هفته بعد برنامه ريزي كرده و خود را آماده كنيد.

پرت كردن حواس يكي از مؤثرترين تكنيك‌ها در مديريت و تنظيم هيجان

اين روانشناس پرت كردن حواس را يكي از مؤثرترين تكنيك‌ها در مديريت و تنظيم هيجان دانست و گفت: فرد با اراده خود، توجهش را از يك هيجان منفي منحرف مي‌كند. يعني ما مي‌توانيم با انجام كاري لذت بخش حواس خود را پرت كنيم؛ به عنوان مثال پياده روي كنيم يا به تماشاي يك فيلم جذاب بنشينيم، اما فراموش نكنيم كه هدف از انجام اين كار لذت بخش صرفاً پرت كردن حواس است نه اجتناب!

وي با بيان اينكه پذيرش و تحمل، راهكار بعدي در مديريت استرس است، يادآور شد: پذيرش يعني آنچه سبب ايجاد ماندگاري اين هيجان شده را شناسايي كنيم چرا كه اين كار تحمل اين هيجان را براي ما آسان‌تر مي‌كند. يعني فرد از خود مي‌پرسد آيا اين هيجان مي‌تواند تغيير پيدا كند يا خير و اگر نمي‌تواند فرد ترغيب خواهد شد كه اين هيجان را به عنوان يك راهكار مديريتي بپذيرد.

خود مشاهده گر فرد به خود رنج ديده فرد نزديك شود

علاييني داشتن شفقت گري را از ديگر راهكار‌هاي مديريت هيجان برشمرد و تصريح كرد: شفقت به معناي احساس گرم و همدلانه براي كمك كردن به شخصي است كه در رنج است با اين تفاوت كه در اينجا خود ما در رنج هستيم. يعني خود مشاهده گر فرد به خود رنج ديده فرد نزديك شود، اين شفقت گري، همدلي ما را نسبت به خودمان پرورش مي‌دهد و از خشمي كه بعضاً نسبت به خود احساس مي‌كنيم، مي‌كاهد.

وي همچنين به ارائه راهكار‌هايي براي مقابله با استرس ناشي از شيوع بيماري كرونا پرداخت و اظهار كرد: سعي كنيم روز خود را مثبت شروع كنيم يعني از زماني كه بيدار مي‌شويم به دنبال اخبار و اطلاعاتي درباره كرونا نباشيم و يا دائماً علائم بيماري را در گوگل جستجو نكنيم چراكه اين كار سبب ايجاد استرس مضاعف مي‌شود.

علاييني با اشاره به برنامه ريزي روزانه و ايجاد انگيزه در انجام كارها، مطرح كرد: به يك پادكست گوش كنيد و يا به پياده روي برويد. بخشي از روز خود را حتماً به ارتباط با خانواده اختصاص دهيد چراكه ارتباطات اجتماعي سبب ترشح هورمون‌هايي مي‌شود كه با ايجاد احساس خوب در ما مرتبط است.

وي مطلع ماندن و به روز كردن اطلاعات در مورد بيماري كرونا را از ديگر الزامات اين روز‌ها عنوان و تصريح كرد: مطلع ماندن سبب دور شدن از شايعاتي خواهد شد كه اين روز‌ها بازار گرمي در فضا‌هاي مجازي ايجاد كردند، اما فراموش نكنيد كه منبع اطلاعاتي شما متخصصان اين حوزه باشند از طرفي مدت زمان شنيدن و جستجوي اخبار را كنترل كنيد.

در عين مطلع ماندن از اطلاعات به روز بيماري، زمان آن را محدود كنيد

اين روانشناس ادامه داد: خود را مرتباً در معرض اخباري كه ترس را القاء مي‌كنند قرار ندهيد كه تأثير نامطلوبي بر سلامت روان شما مي‌گذارد و در كوتاه مدت سبب اضطراب شده و در بلندمدت نيز افسردگي را به دنبال خواهد داشت. پس در عين مطلع ماندن از اطلاعات به روز بيماري، زمان آن را محدود كرده و فقط از يك يا دو منبع خبري معتبر اطلاعات بگيريد.

وي با تأكيد بر اينكه يك يا دو بار در روز به اين منابع خبري معتبر سر بزنيد و اگر مضطرب هستيد به چند بار در هفته آن را محدود كنيد، خاطرنشان كرد: همانطور كه اشاره شد هر زماني كه استرس بر شما غلبه كرد از تكنيك تنفس كه پايه علمي قوي دارد، استفاده كنيد به اين ترتيب كه با ۳ شماره نفس بكشيد و با ۴ شماره نفس خود را نگه داشته تا كمي شكم شما بالا بيايد، توجه داشته باشيد كه بايد شكم بالا بيايد نه قفسه سينه، سپس با ۵ شماره عمل بازدم را انجام داده و با ۶ شماره تنفس عادي خودتان را داشته باشيد و سپس دوباره اين تمرين را انجام دهيد. به اين تكنيك تنفس شكمي يا ديافراگمي گفته مي‌شود.

خواب منظم و با كيفيت يكي از راهكار‌هاي مؤثر در كنترل استرس

علاييني كه معتقد است خواب منظم و با كيفيت نيز در كنترل استرس مؤثر است، گفت: نخوردن كافئين در شب، داشتن رژيم غذايي سالم و سبك قبل از خواب و همچنين دوري از نور‌هايي مانند تبلت، تلويزيون و تلفن همراه هنگام خواب بسيار كمك كنننده خواهد بود.

وي با اشاره به تجربه كردن هيجانات منفي به وجود آمده، اظهار كرد: نبايد با احساسات منفي مبارزه كنيم و سعي در از بين بردن آن‌ها داشته باشيم، اگر اجازه ظهور كامل اين هيجانات داده شود معمولاً مدت طولاني دوام نخواهند داشت و از بين مي‌روند. نبايد بابت داشتن هيجانات منفي احساس گناه كنيم و خود را بابت انجام رفتار‌ها و يا افكار وسواسي مقصر بدانيم و خشمگين شويم.

دولت‌ها با ايجاد شبكه‌هاي ايمني مالي نقش مهمي در كاهش اضطراب خواهند داشت

علاييني به نقش دولت در كاهش مشكلات روان شناختي جوامع اشاره و خاطرنشان كرد: دولت‌ها از طريق ايجاد شبكه‌هاي ايمني مالي از قبيل تهيه مسكن، غذا، پوشاك و حمايت از افرادي كه در اين دوره شغل خود را از دست دادند، مي‌توانند نقش مهمي در كاهش اضطراب افراد داشته باشند.

وي با بيان اينكه اين حمايت‌ها علاوه بر زمان حال، آينده افراد را نيز بايد در برگيرد، افزود: به عنوان مثال اختلال ايجاد شده در فرآيند تحصيلي جوانان و نوجوانان سبب ايجاد اضطراب و مشكلات متعاقب آن شده است پس علاوه بر دولت كه بايد در اختصاص امكانات به مراكز آموزشي تلاش كند، اين مراكز با ارائه راهكار‌هاي جايگزين و برنامه ريزي مناسب مي‌توانند نقش بسزايي در كاهش تنش قشر جوان و نوجوان داشته باشند.

چرا پسران مادري و دختران پدري هستند؟

نرگس مومني جو روانشناس باليني و خانواده درمانگر بيان كرد: بارها گفته شده و شنيده‌ايم "دخترها بابايي هستند و پسرها ماماني!" چرا اين جمله‌ها با تولد فرزندان و نسل‌هاي جديد همچنان پر مفهوم و قابل پذيرش هستند؟ پسران و دختران از همان بدو تولد، با قرار گرفتن در موقعيتي عالي و بكر، براي مواجهه و كنار آمدن با فرد ناهمجنس،‌ البته به صورت آموزشي و تمريني در كنار والد ناهمجنس خود، براي كسب مهارت جهت ايجاد يك ارتباط موثر با غير همجنس و تطبيق الگوهاي فردي نگرانه به الگوهاي تعاملي زوجي با اين موقعيت متفاوت از خويش، به صورت آهسته و پيوسته تلاش مي‌كنند‌.

وي ادامه داد: كودك دختر در تعامل با پدرش كه تعاملي بسيار غني و غريزي است، با كشف موارد جديدي از ويژگي‌هاي مذكر بودن، به جمع‌بندي‌هاي كلي و ارزشمندي از مردان دست مي‌يابد كه اين تجربه‌ها و اطلاعات نهايتا، منجر به ايجاد رابطه‌اي مستحكم و مزين به درك از دنياي مردها و نيازها و خصوصيات خاص جنس مذكر، با همسر آينده‌اش خواهد شد.

مومني‌ جو افزود: اين دلبستگي پدر دختري، سبب مي‌شود كه دختران پيش فرض‌هايي در خصوص تطابق و سازگاري نقش، با انتظارات اجتماعي از زنانگي را در خود پرورش دهند و از بروز بسياري از اختلافات زوجي پيشگيري كنند.

اين روانشناس گفت: حتي گاهي اين وابستگي و تمايل خاص دختر به پدرش، بعد از درك تفاوت‌هاي جنسيتي از طرف كودك و در نظر گرفتن پدر به عنوان منبع قدرت در تمام امور، در سنين كودكي اوليه يعني سن ۳ تا ۶ سالگي چنان عميق خواهد شد كه احتمال بروز مثلث عشقي ِپدر دختر و مادر را رقم مي‌زند و سرانجام دختر در حين بالندگي ميان چنين تعاملاتي در خانواده اوليه اش به شناخت‌ها و مهارت‌هاي بنياديني در مورد ارتباط با مرد آينده‌اش دست خواهد يافت.

وي بيان كرد: در خصوص پسران و ارتباط خاصشان با مادر كه آناليز اين رابطه راهگشاي بسياري از گره‌ها و اختلافات زوجي خواهد بود، به علاوه تمام آنچه درباره شكل گيري درك‌ها و شناخت از جنس زن و همچنين ايجاد آمادگي در فرزند پسر در خصوص پذيرش نقش و فهم توقعات جامعه از مردانگي برشمرده شد، اتفاق جالب‌تري نيز در جريان است؛ اينكه پسران در سن بين ۳-۵ سالگي با برگزيدن مادر خويش به عنوان موضوع عشق، خود را در جدال نابرابري با رقيب عشقي خويش كه همان پدرشان است، گرفتار مي‌بينند و حتي گاهي اين جاه طلبي مردانه (با الگو برداري از رفتار پدر) براي تصاحب زن مورد علاقه، در رفتارهاي كودك نمود پيدا مي‌كند كه خود زير بناي رواني پسر براي توانمندي در حفظ قلمرو خانواده خواهد شد.

مومني‌جو اضافه كرد: همين رفتارهاي كنجكاوانه در مسائل جنسيتي و حس نزديكي و الفتي كه پسر با مادرش به عنوان ناهمجنس احساس مي‌كند، زيربناي تعاملات سازنده حسي و رواني پسر با فرد مونث آينده‌اش خواهد بود. خصوصا اگر اين تمايل به مادر بعد از مدتي، به واسطه همانندسازي پسر با پدرش متعادل شود و به سمت وابستگي‌هاي مرضي كه جولانگاه انواع اختلافات زوجي در آينده است، پيش نرود.

 

خستگي رواني چگونه ايجاد مي‌شود؟

ليلا عظيمي، اظهار داشت: يكي از مواردي كه در تبيين شرايط موجود مطرح است، وضعيت بيروني از قبيل آرامش و ثبات شرايط اقتصادي است در حالي كه برخلاف تصور بسياري، داشتن احساس خوشبختي، يك رضايت دروني است و ارتباط چنداني با پول و ثروت زياد ندارد.

وي ادامه داد: رضايت در واقع رسيدن به يك تصوير ذهني است كه ما از خودمان در ارتباط با ديگران و جهان هستي ساخته‌ايم و خواسته‌هاي متناسب با آن ايجاد كرده‌ايم. دستيابي به اين تصوير، حسي از دلشادي و موفق بودن ايجاد مي‌كند كه تكرار و تداوم آن همان تجربه خوشبختي و رضايت از زندگي است.

عظيمي با بيان اينكه هرچقدر اين تصوير دروني منعطف‌تر باشد دستيابي به آن راحت‌تر است، افزود: هرچقدر تصوير دروني ما از خودمان و خواسته‌هايمان سخت گيرانه‌تر و ايده آل‌تر باشد به همان نسبت دستيابي به آن سخت‌تر مي‌شود و احساس ناكامي بيشتري را به ما تحميل مي‌كند. در اين حالت فرد براي تجربه احساس رضايت مجبور است انرژي رواني زيادي سرمايه گذاري كند كه باعث احساس خستگي رواني در فرد مي‌شود.

وي اضافه كرد: هرچقدر اين تصوير ايده آل، غيرواقعي‌تر باشد دستيابي به آن غير ممكن‌تر است و اين ناكامي مستمر مي‌تواند باعث ايجاد ملال و كلافگي مي‌شود. در اين حالت فرد به دنبال تجربه احساس كاميابي درمانده شده و در جستجوي شرايطي براي رهايي از اين احساس ناخوشايند خودش را نيازمند تغيير موقعيت بيروني مي‌بيند. در حالي كه در هر موقعيتي كه قرار مي‌گيرد نياز به ايده آل بودن همچنان در درون فرد در جريان است و مانع احساس رضايت در فرد مي‌شود.

عضو مركز تحقيقات علوم رفتاري دانشگاه علوم پزشكي دانشگاه شهيد بهشتي، افزود: تجربه عاطفي با والدين، به خصوص مادر، ميزان پذيرفته شدن، درك شدن و عشقي كه در ارتباط با مادر تجربه كرده‌ايم، كيفيت دنياي درون رواني ما را شكل مي‌دهد. بخشي از اين دنياي درون رواني، تصويري است كه ما از خودمان داريم. آنچه به عنوان توانمندي و ارزش براي خودمان متصوريم و بر اساس آن خواسته‌ها و ارتباطاتمان را شكل مي‌دهيم، همان چيزي است كه مادر در ارتباط اوليه به ما انعكاس مي‌دهد.

وي اظهار داشت: زماني كه مادر هيجانات ما را درك مي‌كند، احساسات خود را در ارتباط با ما ابراز مي‌كند و ما را همانگونه كه هستيم با مهر و عشق مي‌پذيرد، آنچه در ما ايجاد مي‌شود احساس دوست داشتني بودن است. در اين حالت خود را به عنوان موجودي درك مي‌كنيم كه به رغم توانايي‌هاي محدود همچنان ارزشمند است. اما در مواردي كه عزت نفس مادر ضعيف است، براي جبران ضعف عزت نفس خودش، فرزندش را به شكل غير واقعي توانمند و باهوش مي‌بيند؛ بنابراين تصويري كه در كودك ايجاد مي‌شود يك فرد كامل و همه توان است و اين همه تواني كاذب، باعث مي‌شود فرد همه چيز، حتي خودش و خواسته‌هايش را در كمال ببيند.

عظيمي خاطرنشان كرد: تصويري كه اين روز‌ها به خصوص در افراد موفق جامعه زياد ديده مي‌شود، نارضايتي مداوم به رغم داشتن موقعيت‌هاي حرفه‌اي و اجتماعي مناسب است. اما، راه حل رهايي از اين احساس ملال، نارضايتي و تجربه احساس خوشبختي دروني شفقت به خود است. شفقت به معناي سوختن در غم گذشته‌ها و دلسوزي نيست بلكه شفقت به خود يعني پذيرش ناتواني‌ها و اشتباهات به عنوان بخشي از واقعيت است.

معاني سكوت در زنان و مردان

مهرنوش قنبري كارشناس ارشد روانشناسي ، گفت: بسياري از ما گاهي تمايل داريم دقايقي را سكوت كنيم، اما اينكه همسر ما به عنوان شريك زندگي چه برداشتي از رفتار ما دارد و با آن چگونه برخورد مي‌كند، امري مهم تلقي مي‌شود.

او در تشريح علت سكوت در مردان بيان كرد: سكوت در جنس مذكر به منزله بازسازي دوباره در ذهن است و گاهي اوقات كه نيازمند يك فضا براي رها شدن و خلاص شدن از فشار زياد استرس مشكل پيش آمده دارند، سكوت مي‌كنند.

قنبري افزود: اغلب مرد‌هايي كه در معرض استرس شديد قرار دارند در خود فرو مي‌روند، سكوت مي‌كنند و بي‌احساس مي‌شوند تا مسئله خود را به شكلي حل كنند، آن‌ها براي مقابله با استرس نياز دارند كه خود را از معركه عقب بكشند و مدتي را به تنهايي بگذارنند. اين رفتار قدرت مردانه او را تشديد و تقويت مي‌كند. چون عمل گرا هستند و مي‌خواهند همه كار‌ها و مشكلات پيش رو را به بهترين نتيجه ممكن حل كنند.

كارشناس ارشد روانشناسي با بيان اينكه در زمان سكوت مرد‌ها شرايط براي رسيدگي به واكنش‌هاي عاطفي و احساسي مناسب نيست، ادامه داد: اغلب مرد‌ها در برخورد با استرس ابتدا احساسات خود را در رابطه قطع مي‌كنند تا بتوانند به طور عيني و منطقي با مسئله پيش آمده برخورد كنند، اين در حالي است كه زن‌ها از اين رفتار مرد‌ها به هراس مي‌افتند، زيرا اگر قرار باشد زني با احساسات خود قطع ارتباط كند بايد به قدري ناراحت باشد كه بخواهد كسي را رد كند، اما اين موضوع در مورد مرد‌ها صدق نمي‌كند، در حاليكه مرد‌ها خود به خود در واكنش به استرس با عواطف خود قطع رابطه مي‌كنند به همين دليل سكوت اختيار مي‌كند.

قنبري اظهار داشت: وقتي مرد‌ها تعادل خود را باز مي‌يابند، براي آن‌ها صحبت درباره ناراحتي‌ها آسان‌تر مي‌شود، در اين زمان است كه زن اجازه دارد از او درباره مشكلاتش بپرسد، البته معمولا مرد به گفت و گوي ساده‌اي بسنده مي‌كند، در حقيقت وقتي او از دنياي سكوت و تنهايي بازمي‌گردد شايد حرفي براي گفتن نداشته باشد، زيرا ممكن است به اين نتيجه رسيده باشد كه دليل و موضوعي براي ناراحت شدن وجود ندارد. در اغلب موارد وقتي مرد از سكوت و انزوا خارج مي‌شود و مي‌گويد كه همه چيز خوب و عاليست بهتر است زن به اين گفته او اطمينان كرده و در شرايط آرام قرار بگيرد.

معناي سكوت زن‌ها چيست؟ 

او در تشريح علت سكوت زن‌ها گفت: وقتي زن به مدت طولاني سكوت مي‌كند، ممكن است به معني آزرده خاطر بودن و نا اميد شدن از آنچه در ذهن مي‌پنداشته و به هيچكدام از خواسته هايشان نرسيده اند، باشد كه در اين حالت مرد بايد به اين سكوت طولاني همسر نظر ويژه‌اي داشته باشند، زيرا ابتداي طلاق عاطفي در رابطه محسوب مي‌شود.

قنبري تصريح كرد: پس اين زنگ هشدار را در رابطه تان جدي بگيريد و همه سعي خود را در ارتباطي مهرورزانه همراه با گفتمان جهت آشكار شدن ريشه‌هاي نگراني و ناراحتي همسرتان همت كنيد و خطر بروز مشكلات بعدي و در نهايت جدايي را كاهش دهيد.

 

هشدار به زوج‌هاي جوان

نمي‌توان هيچ همسري را پيدا كرد كه از طرف مقابلش خواسته‌اي نداشته باشد. حتي زوج‌هايي كه در فضاي رمانتيك مي‌گويند: «عزيزم، من از تو هيچ توقعي ندارم»، باز هم در پيچ و خم‌هاي زندگي انتظاراتي دارند كه مي‌خواهند به آن توجه شود. البته اين انتظارات دوسويه است، چون در زندگي‌مشترك براي هر دو نفر، حق و حقوقي مشخص شده است كه در قالب همان انتظار‌ها بايد برآورده شود.

حداقل انتظاري كه در رابطه زن و شوهري، دو طرف خواهان آن هستند، احساس خوشبختي، عشق، آرامش و امنيت است. در اين بين، اگر زوج مرز بين توقعات به جا و نابه جا را ندانند به طور قطع با مشكلات زيادي در زندگي‌مشترك مواجه خواهند شد. در ادامه، نكاتي در همين باره مطرح خواهد شد.

نكته‌اي كه زوج‌ها نبايد از آن غافل شوند

مسئله مهمي كه بسياري از زوج‌ها بي توجه از كنارش عبور مي‌كنند، اين است كه معمولا زن و شوهر‌ها با دو شيوه تربيتي و در شرايط متفاوت بزرگ شده‌اند. شبيه نبودن شرايط اقتصادي، تعداد فرزندان، سلامت رابطه پدر و مادر، مسائل فرهنگي، تحصيلي و ... باعث مي‌شود تا آن‌ها انتظارات متفاوتي از همسرشان داشته باشند.

اين خواسته‌ها گاه معقول و به جاست و مي‌تواند اين رابطه را به سوي خوشبختي سوق دهد يا گاه غيرمنطقي و نابه جاست و مي‌تواند رابطه را به كشمكش و بحران برساند. واضح است كه انتظارات غير واقعي و نادرست چنان چه شناسايي نشود در ناكامي ازدواج نقش مهمي ايفا خواهد كرد. در ادامه به تعدادي از اين انتظارات نامعقول كه متاسفانه در باور‌هاي زوج‌ها خيلي هم قوي است، مي‌پردازيم.

بار توقعات از همسرتان را سبك كنيد

يكي از مهم‌ترين تكاليف هر زن و شوهر در سال‌هاي اول ازدواج اين است كه توقعات خود از همسر را به طور واقع بينانه‌اي مديريت و نقطه تعادل اين توقعات را پيدا كند. براي رسيدن به اين نقطه تعادل بايد گفت كه آرزو‌ها و رويا‌هاي تان را فرموش كنيد و به دنياي واقعي برگرديد! سپس توقعات خود را اولويت‌بندي و بر اساس واقعيت طبقه‌بندي كنيد.

۱۲ توقع نابه جا از همسر

۱. با ازدواج، اخلاق و رفتار طرف مقابل تغيير مي‌كند.

۲. طرف مقابل همه نياز‌هاي همسر را بايد برآورده كند.

۳. بحث و دعوا نبايد در زندگي مشترك وجود داشته باشد.

۴. طرف مقابل تمام توان خود را صرف پيشرفت در ازدواج مي‌كند.

۵. همسر حق ندارد حريم خصوصي داشته باشد.

۶. همسر بايد قيد خانواده‌اش را بعد از متاهل شدن بزند.

۷. همسر بايد رابطه‌اش را با همه دوستانش بعد از ازدواج قطع كند.

۸. همه جا بايد با هم باشيد.

۹. بايد همه راز‌هاي همسرتان را بدانيد.

۱۰. در همه حال همسرتان بايد شما را درك كند.

۱۱. عشق و علاقه در زندگي مشترك، بايد هميشه روند صعودي داشته باشد.

۱۲. همسرتان بايد مثل شما با خودتان رفتار كند.

توقعات همسرتان را جويا شويد

شناخت شريك زندگي به گذر زمان نياز دارد. حتي زماني كه همسرتان شما را به درستي شناخته باشد به زمان بيشتر و كسب مهارت‌هاي جديد براي برطرف كردن همه توقع‌هايتان نياز خواهد داشت. يكي از مهارت‌هاي اساسي براي يك زندگي‌مشترك رضايت‌بخش اين است كه افراد بتوانند خود را به جاي همسرشان بگذارند و به زندگي از دريچه ديد او نگاه كنند. به اين ترتيب رابطه زن و شوهري شما شكل صحيح‌تري به خود مي‌گيرد و هر دو طرف رابطه از آن سود مي‌برند؛ بنابراين يكي از راه‌هاي مديريت توقعات اين است كه سر از لاك انتظارات خود بيرون آوريد و تلاش كنيد نياز‌ها و انتظارات همسرتان را بهتر شناسايي كنيد. با اين كار به هم نزديك خواهيد شد و درك بهتري از همسر خود پيدا خواهيد كرد.

برخورد زوج‌ها با توقعات نابه جا

ملاك سنجش به جا بودن انتظار‌ها و توقعات از همسر، علاوه بر دين و قانون، عرف، عقل، اخلاق و وجدان انساني هم هست و هر انتظاري كه در اين قالب‌ها نمي‌گنجد به توقع غيرانساني معروف مي‌شود. شخص مقابل حق دارد كه آن را برآورده نكند، ولي نبايد با مخالفت و لجبازي به آن دامن بزند بلكه با كمك يك شخص مورد اعتماد دوطرف يا متخصص، بايد درباره آن انتظار صحبت كنند و بالاخره طرفي كه انتظار نادرست دارد بايد مجاب شود كه اين خواسته نابه جاست و جايگاهي در زندگي ندارد و بايد حذف شود. در خور ذكر است كه چنين مسئله‌اي با برخورد‌هاي خشن، وضعيت بدتري پيدا خواهد كرد و اصلاح نخواهد شد.

 

از ديد ديگر بي حوصلگي را ببينيد

كسالت و بي‌حوصلگي بعضي روز‌ها مثلا روز‌هاي باراني بيشتر از ساير روزهاست و در اين مدت بچه‌ها هم خيلي وقت‌ها حوصله‌شان سر مي‌رود. آيا بايد كاري كرد يا گذاشت گاهي وقت‌ها در اين وضعيت باشند؟

 سندي مان، نويسنده‌ٔ كتاب دانش ملال و استاد روان‌شناسي مي‌گويد موقعيت‌هاي كسل‌كننده وجود دارند، اما در هر شرايطي امكان فعاليت‌هاي نوآورانه‌اي وجود دارد كه باعث رشد مهارت‌هاي كودك مي‌شود.

تصور ما از بي‌حوصلگي درست نيست

اگر بدانيم كه بي‌حوصلگي چيست، بهتر مي‌توانيم جنبه‌هاي مثبت آن را ببينيم.

سندي توضيح مي‌دهد: "اين يك حس است و در اصل جستجو براي يافتن محركي ذهني است كه يافته نمي‌شود. پس اگر شما به دنبال چيزي هستيد كه سرتان را گرم كنيد و آن را نمي‌يابيد، اين احساس سرخوردگي و دلسردي را بي‌حوصلگي مي‌گوييم".

ما اين را از همان آغاز زندگي خود تجربه مي‌كنيم. سندي مي‌گويد: "بچه‌ها به طور مداوم در پي محرك‌هايي هستند و تلاش مي‌كنند تا جهان پيرامون خود را دريابند كه فعاليت خيلي مفيدي براي آنهاست".

اگر ياد بگيريم كه به طور معناداري در برابر بي‌حوصلگي واكنش نشان بدهيم باعث برانگيختن خلاقيت ما مي‌شود. يعني انجام كار‌هايي كه نه رضايت آني و كوتاه‌مدت بلكه احساسي ماندگارتر ايجاد مي‌كند.

سيندي مي‌گويد: "به عنوان مادر و پدر ممكن است از بي‌حوصلگي وحشت داشته باشيد و نگران اين باشيد كه مبادا به اندازهٔ كافي فرزند خود را مشغول نمي‌كنيد؛ اما ما بايد به آن‌ها اين فرصت را بدهيم و تشويق‌شان كنيم تا راه‌هاي الهام‌بخش و نوآورانه براي رفع بي‌حوصلگي خود پيدا كنند".

چطور قدر بي‌حوصلگي را بدانيم و از آن استفادهٔ مفيدي كنيم

سندي مي‌گويد: "بهترين نكته در مورد پذيرش بي‌حوصلگي اين است كه لازم نيست كار خاصي انجام دهيد. به فكر فعاليت‌هاي منظم و برنامه‌ريزي‌شده يا اسباب‌بازي‌هاي پيشرفته نباشيد و هر نوع وسيلهٔ الكترونيكي را كنار بگذاريد".

اولين توصيهٔ سندي خيلي آسان است: به فرزند خود فرصت بدهيد تا بي‌حوصله شود. "به آن‌ها فرصت دهيد تا با بي‌حوصلگي كنار بيايند و خودشان را سرگرم كنند، ناگهان با جهاني از خلاقيت و نوآوري روبه‌رو خواهيد شد".

مقداري ابزار و وسايل ساده در اختيار آن‌ها بگذاريد و بگذاريد خودشان مهار كار را در دست بگيرند.

سندي ادامه مي‌دهد: "وسايل كاردستي، وسايل بازيافتي مثل جعبه‌ها و لوله‌هاي مقوايي، لباس‌هاي گوناگون، ديگ و قابلمه عالي هستند. شما از فرزندتان مي‌خواهيد كه خودش راه‌حل بي‌حوصلگي خودش را بسازد".

فعاليت‌هايي را پيشنهاد كنيد كه جنبه‌هاي گوناگوني داشته باشد و نتيجهٔ مشخص و ثابتي نداشته باشند مانند ساختن مانع يا پناهگاه و بگذاريد فرزندتان خودش ابتكار عمل را در دست گيرد. "فعاليت‌هاي بيرون از خانه هم خيلي خوب است. پديده‌هاي زيادي را مي‌توان بيرون از خانه تجربه كرد؛ شما و فرزندان‌تان مي‌توانيد به آرامي در محيط اطراف‌تان بگرديد و آنچه در اطراف‌تان هست را امتحان كنيد"؛ و سرانجام، به عنوان سرمشق، به بي‌حوصلگي در زندگي خودتان هم خوش‌آمد بگوييد.

سندي پيشنهاد مي‌كند: "اين كار ضروري است. اگر فرزند شما ببيند كه در برابر بي‌حوصلگي خلاقانه رفتار مي‌كنيد، او هم ياد مي‌گيرد كه از آن به خوبي استقبال كند".

چند راه ساده براي كمك به پذيرش بي‌حوصلگي در فرزندتان

نوآوري با بازيافتي‌ها

مقداري خرده‌ريز جمع كنيد و اجازه دهيد فرزندتان تصميم بگيرد با آن چه بسازد و در حين ساختن دربارهٔ كارش با شما صحبت كند.

از پنجره بيرون را تماشا كنيد

پنجره دريچه‌اي به فرصت‌ها و موقعيت‌هاست. ببينيد آن بيرون چه چيزي توجه فرزندتان را جلب مي‌كند و در مورد آن پرسش‌هاي زيادي مطرح كنيد.

گوشه دنج درست كنيد

همانطور كه مشغول درست كردن گوشهٔ دنج خودشان هستند تشويق‌شان كنيد تا بگويند چه مي‌كنند و از آن‌ها بخواهيد تا نيروي تصور و تخيل خود را به كار بيندازند.

بازي‌هاي خيالي

به فرزندتان كمك كنيد دنيايي خيالي بسازد و در آن غرق شود، فعاليتي عالي براي پياده‌روي‌هاي كوتاه.

اكتشاف طبيعت

محيط بيرون از خانه امكانات پايان‌ناپذيري دارد: به تماشاي ابر‌ها برويد، صدا‌هاي جالب را بشنويد و مجموعه‌هايي طبيعي از حياط خانه يا پارك محل جمع‌آوري كنيد.